غروبپاییز در شهر غروب خزان خورده ی رشت کلیک نمایید غــَـم انگـیــز بود _ که. خیابان پُـر بودا ز قرارهایی که یکی نیامده بود، _یکی بی قرار و دلشِکسته، برگَشته بود! اندوهِ ـ مَن اما اَز جِنسِ سوم بود!ن با هیچ کس ،هیچ کجای این شهر هیچگاه قراری نداشتهام . _شهر همواره در حاشیه سردتر است ، تیرهای چراغ برق هرچه از مرکز شهر فاصله میگیرند کَجتر و کوتاهتر بنظر میایند.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت